نور یادگاری از حسین(علیه السلام)
زمانی که می خواهم از امام حسین(علیه السلام) بنویسم؛ حیران و سرگردان می مانم. خوب می دانم برای نوشتن از هر مطلبی باید شناخت کافی از آن موضوع داشته باشم. حالا من عاجز و ناتوان چگونه حسین(علیه السلام) را معنا کنم. این شخصیت بزرگ تاریخ اسلام را چگونه معرفی کنم. نمیدانم او را خون خدا، راه هدایت، کشتی نجات یا خورشید اسلام معنا کنم.
امام شهیدم همانگونه که خداوند حسین نمامیده است. ح، س، ی، ن؛ حامی جهانیان، سوره های قرآن، یادگار پیامبران، نور آسمان ها و زمین، حسین معنا می کنم. او را حامی دلسوزی می نامم، که آیه های نور را از نسل بهترین انسان ها به مردمان جهان به ارمغان آورد. و مردمی را که با تاریکی جهل و گناه خو گرفته بودند با نور هدایت اسلام آشنا کرد.
مردمی که با سیاهی مانوس شده بودند و قلب هایشان تیره و تار شده بود را به سوی نور دعوت کرد. اما مردم جاهلِ پیمان شکن به نور اسلام پشت کردند و کمر به نابودی آن بستند. حسین (علیه اسلام) که نور اسلام را در حال خاموش شدن دید، با ندای ”هل من ناصر ینصرنی“ به مردم گفت: بگذارید من بسوزم.
بگذارید من بسوزم. مانند خورشیدی درخشید و دوستداران و یارانش هم ستاره ای به دنبال ستاره ای به او ملحق شدند. و نوری خاموش ناشدنی و سوزی پایان نیافتی را برای تمام نسل ها و زمان ها به یادگار گذاشتند.