مهتاب هستی
بسم الله الرحمن الرحیم
با تمام وجودم نبودت را حس می کنم در تمام لحضاتم نبض نبودت جریان دارد. لحظه به لحظه کند تر و آرام تر مرا به مرگ رویاهایم نزدیک می کند. نبض نبودنت تمام هستی ام را فراگرفته است.
داغی بر روی قلبم سنگینی می کند. باز هم روزگار دست ناجوانمردانه اش را از آستین فلک بیرون می کشد و سیلی محکمی بر روی احساساتم می زند. و از طرفی دیگر با لبخند موذی اش دندان های خونخوارش را به رخم می کشد.
می خواهد بگوید؛ که خیلی قوی است.
می خواهد بگوید؛ که اعتقاداتم را به صفحه های تاریک روزگار پیوند خواهد زد.
می خواهد بگوید؛ که تمام آرزوهایم دود خواهند شد و رویاهایم نابود می شود.
اما ای نورانی ترین خورشید عالم، ای مهربان ترین مهتاب هستی، ای عزیز ترین عزیز عالم، ای امام مهربانم، یا امام زمان
من دلم به تو گرم است. با تمام وجودم حضورت را باور دارم و با دانه دانه ی رگهایم ظهورت را آرزو می کنم.
امروز بیشتر از همیشه و هر روز دیگری می دانم که نبودنت چه غم بزرگی است که بر روی سینه ی شیعیانت سنگینی می کند.
مرا دریاب که اگر رهایم کنی نابود خواهم شد.