رویای فتح اندلسی دیگر
در زمان خلیفه ی اموی، ولید بن عبد الملک مسلمانان توانستند مناطقی را که اسپانیا و پرتقال امروزی را تشکیل می دهند به تصرف خود در آورند.این فتح بزرگ و تاریخ ساز توسط طارق بن عبد العزیز و به کمک یکی از فرماندهان سپاه اسلام، موسی بن نصیر به دست مسلمانان افتاد. اسپانیا یا همان اندلس حدود هشت قرن در دست مسلمانان بود.با ورود اسلام به اندلس نور آن نیز وارد اندلس شد، و سراسر آن سرزمین را حیاتی دیگر بخشید. از آنجا که اسلام همواره همراه با قرآن بوده و خواهد بود این همراهی در اندلس نیز خود را نشان داد و باعث پیشرفت و ترقی اندلس شد، این در حالی بود که اروپا و کشورهای اروپایی با سیاست های سخت گیرانه کلیسا دچار انحطاط و سقوط علمی شده بود.
اما اندلس در سایه ی اسلام چنان پیشرفتی کرده بود که تا آن زمان به خود ندیده بود، کتابخانه های بزرگ در اندلس ساخته شدند و و پزشکان، دانشمندان و فیلسوفان بزرگی را مانند: ابن رشد، ابن طفیل و ابن عربی، به جهان و اسلام تقدیم کردند. این پیشرفت ها شامل راه سازی ها و ساختمان سازی ها هم می شد و با وجود جازبه های طبیعی و سرسبزی های خدادای آن سرزمین را به بهشت اسلام تبدیل کرده بود.پیشرفت هایی که با فتوحات جدید همراه بود و این موضوع باعث نگرانی هر چه بیشتر مسیحیان مخصوصا مسیحیان کاتولیک که در نزدیکی اندلس بودند می شد، تا جایی که تمام تلاش خود را به کار می گرفتند تا اندلس اسلامی را از بین ببرند. اما تمامی تلاش های نظامی آن ها باشکست رو به رو می شد.
تا اینکه به پیشنهاد یکی از رهبران مسیحی به جای فرستادن تیر ها و نیزه ها و سربازان مسیحی به اندلس؛ به فرستادن شراب و رقاصه های مشهور روی آوردند و جوانان مسلمان را با آن ها(تیر های زهرآگین شیطان) از اسلام روی گردان کردند و کم کم بدون جنگ و درگیری اندلسی بدون اسلام به وجود آوردند. این در حالی بود که قبیله ای از بربرها در اسپانیا(اندلس) به وجود آمدند و مسیحیان با کمک آن ها و با استفاده از موقعیت به وجود آمده به اندلس حمله کردند و به درخشش اسلام در سرزمینی دیگر خاتمه بخشیدند.
این درس بزرگ در تاریخ اسلام ماندگار شد اما عبرت گیرندگان آن کم شدند. امروزه کشور های اروپایی و آمریکا، رویای فتح اندلسی دیگر را در سر می پرورانند و تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا از کشور عزیزمان ایران اندلسی تازه به وجود بیاورند. سالهاست در این راستا قدم گذاشته اند. و با فرستادن فرهنگ معیوب خودشان در پی گسترش آن در سرزمین عزیز ما ایران هستند. و تلاش می کنند تا ایرانی بدون اسلام به وجود بیاورند و برای رسیدن به این هدف دست به هر کاری می زنند.
روزی با استفاده از فرهنگ خودمان در پی نابودی ما بر می آیند و از تاریخ غنی ایران (هخامنشیان و کوروش کبیر) استفاده می کنند تا مارا از درون نابود کنند و به آرزوی دیرینه ی خود برسند، و روز دیگر به فرهنگ دیرینه ما که پوشش(حجاب) بود و قبل از اسلام در ایران وجود داشت حمله ور میشوند و روز دیگر دین ما را به سخره گرفته و ما را عقب مانده می نامند درحالی که خودشان نه تاریخی دارند که به آن افتخار کنند و نه فرهنگ درستی دارند تا جهانیان به آن خیره شوند و نه دینی واحد که به آن پناه ببرند و فقط در پی گرفتن دارائی های فرهنگی سرزمین ما هستند چون سرزمین های خودشان فاقد آن است و برای یکه یازی در جهان یا باید برترین باشند یا برترین ها را از بین ببرند.