یادداشت‌های چند خانم طلبه

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

آن مرد با باران می‌آید

04 شهریور 1398 توسط زهرا سادات

به نام خدا

 

از‌ میان‌ سر و ‌صدا و فریاد‌های از سر شوق، به خوبی نوای الله‌اکبر‌ شنیده می‌شود. 

مردی از میان جمعیت عبور می‌کند و شیرینی به‌دست، اوقات شیرین مردم را شیرین‌تر می‌کند. 

کمی آن‌ طرف‌تر، چند نفر، از پایه‌های سنگی میدان، بالا می‌روند و با تقلا و تلاش، مجسمه‌ی سنگی شاه را، حرکت می‌دهند. 

مدتی بعد، مجسمه با صدای بلندی به زمین می‌افتد و هزارتکه می‌شود. 

صدای سوت و کف و هلهله و تکبیر مردم در تمام میدان طنین انداز می‌شود. 

جوانان دور میدان حلقه می‌زنند و با شور یک ‌صدا فریاد سر می‌دهند:« در بهار آزادی، جای شهدا خالی.» 

یاد یاسر می‌افتم، یاد آن شبِ آخری که در مسجد دم گرفته بود:«زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی…»، قطره‌ی اشکی از چشمانم سر می‌خورد و با اشک آسمان یکی می‌شود. 

زیر قطرات، باران زمزمه می‌کنم، در بهار آزادی، جای یاسر خالی‌ست.

_______

توضیح نوشت؛ 

کتاب «آن مرد با باران می‌آید» به قلم خانم وجیهه سامانی، ماجرای شیرین انقلاب را از زبان یک نوجوان دوازده_سیزده ساله‌ی انقلابی، به نام بهزاد، بیان می‌کند و با قلمی روان از لحظه ‌‌لحظه‌های پر شور انقلاب می‌گوید. 

توصیه‌نوشت؛ 

شما هم این کتاب را بخوانید و همراه با صفحات باران خورده‌ی کتاب، هوای انقلاب را نفس بکشید:))

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: معرفی کتاب لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یادداشت‌های چند خانم طلبه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آرامش
  • آرامش
  • اجتماعی
  • امام زمان
  • انرژی مثبت
  • بدون موضوع
  • تأثیرگذاری مثبت
  • تفکر مثبت
  • روانشناسی تفاوت زنان و مردان
  • روزانه‌نوشت
  • سبک زندگی
  • شهدا
  • عشق
  • عفاف و حجاب
  • معرفی کتاب
  • کوتاه نوشته

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس